از جمله اصلاح طلبانی که برای خود زنگ انتخابات را به صدا درآورده و رسما به تبلیغات مشغول اند، محمدرضا عارف است. روزی نیست ایشان گعده راه نیندازد و سخنرانی نکند و حرف نزند. عارف اما در فتنه 88انصاف باید داد که هر چه بود، اهل فتنه نبود و مرز خود را با سران فتنه حفظ می کرد. به قول دوستی؛ «عارف از اصلاح طلبان خوش خیم است!» اما ظاهرا همین خوش خیم بودن، آرام بودن و آشوب نکردن، سبب شده تندروهای اصلاح طلب و افراطی های دوم خردادی که هنوز هم صاحب بیشترین سهم از رسانه های دنباله دار و روزنامه های زنجیره ای اند، عارف را نماینده اصلی جماعت اصلاحات ندانند! و وی را نامزد اصلی دوم خردادی ها نخوانند! قطعا عارف با همه آرامشش از چنین مسئله ای رنج می برد. و دقیقا از همین زاویه است که گاهی پیام می فرستد؛ «اگر خاتمی بیاید، من کنار می کشم»! عارف اما برای بهبود چهره خود نزد رسانه های اصلاحات، فقط به این پیام بسنده نمی کند و حرف های دیگری نیز می زند. مثلا اخیرا گفته؛ «اگر شرط حضور اصلاح طلبان در انتخابات، اعلام جدایی از جریان فتنه است، اصول گرایان هم باید از جریان انحرافی اعلام برائت کنند. اگر اصلاح طلبان باید از فتنه عذرخواهی کنند، اصول گرایان هم باید از انحراف معذرت بخواهند»! این حکایت یکی از خوش خیم ترین اصلاح طلبان عصر ماست، وای به حال کسان دیگرشان که از عارف و امثالهم خیلی تندترند و غیر معقول تر! عارف را البته باید درک کرد که چرا گاهی این چنین موضع می گیرد! عاقبت جز این نیست که عارف مواضعی از این دست را برای سران قبیله دوم خرداد فاکتور می کند که؛ ای جماعت! ببینید چقدر محکم دارم علیه اصول گرایان موضع می گیرم! نامزد خوش خیم اصلاحات که همین اول بسم اللهی با خط و نشان جلو می آید، وای به حال دیگران! عارف که به جای آمریکا و اسرائیل، همین اول راه، مرز خود را با اصول گرایان روشن می کند، وای به حال دیگر سران قوم اصلاحات که تند و بدخیم اند!
واقعیت این است که قبل از نیاز به شرط و شروط امثال عارف، اصول گرایان بارها و بارها و البته بدون مصارف انتخاباتی، از حلقه منحرف اعلام برائت کرده و می کنند. اتفاقا جریان انحرافی بی آنکه خود بخواهد، سند اصول گرا بودن اصول گرایان شده است. اصول گرایان نیز می توانستند به بهانه های مختلف، کاری با رفتار و گفتار اهل انحراف نداشته باشند، لیکن اصول را فدای این و آن نکردند. می توان مقایسه کرد کارنامه اصول گرایان و اصلاح طلبان را در مواردی مشابه. عصر دوم خرداد، رئیس جمهور وقت آنچه زیاد داشت مشایی بود؛ کرباسچی، عبدالله نوری، تاج زاده، بهزاد نبوی، سعید حجاریان… و البته از همه مشایی تر، وزیر ارشاد فخیمه شان مهاجرانی! کارنامه اصلاح طلبان هست! کی و کجا علیه این همه آدم منحرف اعلام برائت کرده بودند؟!
واقعا اگر همان طور که آقای عارف گفته اند؛ اعلام برائت با منحرفین باید شرط ورود به انتخابات باشد، حتما اصول گرایان کارنامه بهتر و روشن تری در این باب دارند. ما بی نیاز به تذکر امروز عارف، خود بارها و بارها گوش قوه مجریه را بابت اصحاب انحراف پیچانده ایم. آنهم از زاویه اصول، نه مچ گیری. دوم خردادی هایی که هنوز هم هیچ موضع محکم و درست درمانی علیه منحرفینی در مایه های مهاجرانی نمی گیرند، باید شرمنده باشند! جالب اینجاست؛ همه نقد ما به قوه مجریه در زمینه بحث حلقه انحرافی، جز این نیست؛ چرا جلوی افرادی را که الگو از مهاجرانی و مهاجرانی ها گرفته اند، نمی گیرید؟! و چرا از عاقبت منحرفین گروه اصلاحات درس و پند نمی گیرید؟!
و اما گیرم که اعلام برائت از جریان انحرافی فرض باشد، که هست! آقای عارف به جای طعنه به اصول گرایان، باید اندکی هم امثال صادق زیباکلام اصلاح طلب را سرزنش کنند که اخیرا گفته؛ «دوم خردادی ها باید احمدی نژاد جدید را بپذیرند»! آری، آنکه این روزها دوست دار و عاشق احمدی نژاد + مشایی، یعنی «احمدی نژاد جدید» است، نه اصول گرایان، بلکه اصلاح طلبان اند! احمدی نژاد + مشایی شد که توانست مدیر مالی متخلف زمان خاتمی، یعنی خاوری مختلس را در صندلی مدیریت فلان بانک دولتی بگمارد. احمدی نژاد + مشایی شد که حرف هایش بیش از خدمت، بوی خاتمی گرفته. احمدی نژاد، «احمدی نژاد جدید» شد که بیش از کار، بوی حرف گرفته. لذا جناب عارف بهتر است به جای تکه پرانی های تبلیغاتی، گوش استقبال کنندگان از احمدی نژاد + مشایی را بپیچاند که متاسفانه یا خوشبختانه اغلب از اصحاب دوم خردادند!
انحراف دنباله منطقی فتنه است. جریان انحرافی ادامه جریان فتنه است. اصولا ممکن نیست با فتنه باشی و از انحراف اعلام برائت کنی! یا با انحراف باشی و از فتنه اعلام برائت کنی! می بینیم از سویی، مشایی احیانا هیچ نقدی به دوم خردادی ها ندارد و علی الدوام کلیدواژه های اصول گرایانه را مورد تاخت قرار می دهد و از سویی دیگر، احمدی نژاد + مشایی، آب از دهان بعضی دوم خردادی ها آویزان کرده! به راستی، از فتنه و انحراف چه کسانی باید اعلام برائت کنند؟! از هر دوی این جریان ها اصول گرایان بارها و بارها اعلام بیزاری کرده اند. آقای عارف و دوستان شان بهتر است کارنامه اصلاح طلبان را در این مورد نقد کنند! بدیهی است؛ کسانی که جرئت برائت محکم و درست حسابی از فتنه 88 نداشتند، این روزها پذیرای «احمدی نژاد جدید» باشند!
*** *** ***
اینها اما همه حرف است. کاش آقای عارف، اندکی از برنامه هایش، نیز آدم ها، مدیران و وزرایش با ما سخن بگوید. شاید عارف همان خاتمی کمی تعدیل شده و نرم تر باشد، اما تجربه نشان داده؛ «رئیس جمهور یکی به نعل و یکی به میخ» رئیس جمهور خوبی نیست. «رئیس جمهور حرف» رئیس جمهور خوبی نیست. آقای عارف باید بداند که اعلام موضع به خاطر ترس از این و آن، عقل گرایی و حرکت بر مدار منطق نیست! من اما خوب درک می کنم ایشان را. مع الاسف ما اگر رئیس جمهوری می خواستیم که یک روز از ترس افراطی های دوم خرداد، حرف بی مبنا علیه اصول گرایان بزند و فردایش از ترس حزب الله و سپاه و توده های همیشه در صحنه، از اردوگاه اصلاحات، صدای دشمن بشنود، همان خاتمی و همان دوره دوم خرداد بود!
آقای عارف! خودت باش. خاتمی بازی چیزهایی از شما کسر می کند، لیکن هیچ چیز به شما اضافه نمی کند. موضع گیری علیه اصول گرایان، آنهم به دروغ و دغل… لحنم را آرام تر کنم؛ به غلط، علاج درد شما نیست. اصلاحات را برای ما تعریف کن! این خانه از پای بست ویران است.
جوان/ 25آذر 1391
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]